از معلوماتت عبور کن!

(3 امتیاز)

روزی کسی که پر از معلومات گوناگون بود مرا گفت؛ چه کنم، پریشانم، توصیه ات چیست و برایم چه داری؟! به او گفتم: برای تو هیچ! تو بیش از حد پُر هستی! معلومات بیشتر به کار تو نمی آید. من نمیخواهم معلومات تو زیاد شود. این معلومات زیاد است که کارت را به اینجا کشانده است. معلومات و محفوظات بسیار، تو را متکثر و پریشان کرده است. روحت را پراکنده و ذهنت را تکه تکه کرده است. دست از جمع آوری بر دار. سؤال تو برای رسیدن به آرامش نیست، آمده ای تا معلومات دیگری بر معلوماتت بیفزای. و این کاری است که همواره کرده ای و هنوز هم می کنی. برای همین است که روحی پریشان و ذهنی مشتّت داری. تو و بسیار دیگری چون تو، باید بجای ذخیره معلومات، به جذب “آگاهی” همت گمارید. راه چاره نیل به “آگاهی” است نه انباشتن معلومات. و این دو دارای مفهومی یکسان نیستند. آگاهی یک نور زنده است که تنها در حال می جوشد. معلومات مشتی اطلاعات سوخته و مرده است، انبوهی واژه و اصطلاح جمع آوری شده از این کتاب و از آن کتاب، از این نظریه و از آن نظریه است که بعضاً هم متضاد و متناقض اند. با معلومات زندگی کردن، به معنای با گذشته و در گذشته زندگی کردن است. زیرا همه ی معلومات ها ریشه در گذشته دارند، معلومِ گذشته اند، در زمان مرده. و تو حریصانه آنها را جمع می کنی و نجات بخش می پنداری. اما اکنون می توانی بینی که نجات بخش نبوده و آرامش بخش نیستند. زیرا به اقرار خودت وجودی پریشان و مضطرب داری. راه خلاصی از این وضعیت این است؛ تو باید خود را در معرض “آگاهی زنده” قرار دهی و جهان هستی را بدون پیش ذهنی “مشاهده” کنی. کار من افزودن بر معلوماتتان نیست بلکه بالعکس، میخواهم بسیاری از آن را دور بریزید و خود را از زندان شان خلاص کنید. و این یک تزکیه است. رهایی از اسارت دانستگی های مرده و ناکارآمد است. این کاری است که تو باید انجام دهی. قدم اول تو در سلوک همین است.

مسعود ریاعی

اشتراک گذاری این مطلب:

دیدگاهتان را بنویسید