پرسش و پاسخ با استاد یحیایی در مورد هنرهای رزمی

معجزۀ حقیقی

(1 امتیاز)
زمانی استاد ذن، «بان‌کی»(Ban kei) در دیر (محل عبادت راهبان) «ری‌یو مُن»(Ryu mon) موعظه می‌کرد. کمی آنطرف‌تر، یک مجتهد «شین‌شو»(Shin Shu) که به نجات از طریق وِرد و تکرار نام بودای محبّت، اعتقاد داشت، از کثرت جمع انبوهی که خدمت «بان کی» می‌رفتند و با او به گفتگو می‌نشستند، احساس حسادت می‌نمود.
روزی، استاد «بان‌کی» سرگرم‌ گفتگو بود که آن مجتهد از در وارد شد و چنان سر و صدایی به راه انداخت که استاد کلام خود را قطع کرد و پرسید: سر و صدا برای چیست؟ مجتهد با ادعا گفت: مؤسس فرقۀ «شین‌شو» ما، چنان نیروی سحرآمیزی داشت که در یک ساحل رودخانه قلم موئی به‌دست می‌گرفت و بر کاغذی که ملازمانش آن‌سوی رودخانه نگهداشته بودند، نام مقدّس «آمیدا»(Amida) را می‌نگاشت. آیا تو می‌توانی دست به چنین کار تحیرآوری بزنی؟
استاد «بان‌کی» آرام پاسخ داد: شاید روباه تو بتواند این حقّه را عَلَم کند. ولی روش ذن چنین نیست. معجزۀ من این است که: وقتی گرسنه‌ام شد، غذا می‌خورم، و هر زمان که تشنه‌ام شد، آب می‌نوشم.

مهم: از زمان‌های قدیم حسادت در بین انسان‌های پست و شیطان‌صفت بوده، و تا آخرین روز از آفرینش هم ادامه خواهد داشت. برای مثال: اگر به دوران زندگی حضرت آدم  برگردیم، آن زمان که خداوند قادر مطلق و حکیم دانا و توانا، حضرت آدم  را خلق نمود، به تمامی فرشتگان دستور سجده به حضرت آدم  را داد؛ همگی آنها سجده کردند، مگر شیطان؛ زیرا شیطان حسادت ورزید؛ و به‌خاطر همین موضوع، یعنی حسادت، او که از مقربین درگاه احدیت بود، از بهشت و درگاه خداوند، رانده شد. و همانجا قسم یاد کرد که با نیروی شیطانی خود، تمامی انسان‌ها را به راه بد بکشد. و خداوند فرمود: ای شیطان! تو، به همۀ انسان‌ها می‌توانی رِخنه کنی و آنها را گمراه نمایی، مگر انسان‌های متّقی، که از آنها برای تو هیچ نصیبی نیست. بعد از آن، اولین شخصی را که با حسادت گمراه کرد، قابیل پسر حضرت آدم  بود، که برادر خود هابیل را کشت. و همچنان تا به امروز، شیطان به مرزهای درونی انسان‌ها رِخنه می‌کند و با یکی از صفات پست خود، انسان‌ها را به نابودی می‌کشاند. از این صفت پست و دون (حسادت)، عُلما و دانشمندان و اساتید نیز بی‌نصیب نمی‌مانند. پس، بایستی تا دیر نشده، صفت حسادت را که از طرف شیطان به انسان می‌رسد و او را تحت تأثیر خود قرار می‌دهد، از خود دور نمود.
ای کاش! فقط حسادت بود که انسان را مورد هجوم خود قرار می‌داد. زیرا بعد از صفت بد حسادت، به‌طور قطع صفات دیگر هم گریبان‌گیر انسان‌ها خواهد شد، مثل: غیبت، دروغ، قتل، غارت، تجاوز به حق و حقوق دیگران، تعصب، کینه، غرور، خودخواهی، و هزاران صفت پست و رذیلانه و شیطانی دیگر.
خلاصۀ مطلب اینکه، شیطان همیشه و در همه حال در کمین ما می‌باشد؛ و از کوچک‌ترین غفلت، به درون ما رِخنه کرده و نه‌تنها صفات بد خود را در آن مکان حک می‌کند، بلکه همانجا خانه‌ای برای خود بنا می‌نماید.

استاد حکیم می‌فرماید:
«انسانهای بزرگ و وارسته، گفتار و اعمال و تفکراتشان را تحت کنترلِ «خودِ الهی»شان، قرار می‌دهند؛ ولی انسانهای پَست و کوچک، گفتار و اعمال و تفکراتشان را، تحت کنترلِ «خودِ شیطانی»شان، قرار می‌دهند.»

استاد حکیم می‌فرماید:
«دام شیطان بسیار خطرناک و فریبنده می‌باشد.»

استاد حکیم می‌فرماید:
«بودن هزار عالِم در یک روستا کم، و بودن یک جاهل در یک شهر زیاد است.»

استاد حکیم می‌فرماید:
«مردان بزرگ، به مانند درخت تنومند و سر به فلک کشیده می‌باشند. آنها برکت (سایه و میوه) خود را حتی از دشمنانشان دریغ نمی‌کنند.
هر چقدر مردان بزرگ تواناتر باشند، دشمنان بیشتری پیدا خواهند کرد.
مردان بزرگ، دوستان بسیار کمی دارند، ولی دشمنانشان زیاد می‌باشد.
مردان بزرگ، همیشه تنها هستند. به‌همین خاطر، آنها تنها به خداوند متعال توکل کرده و بجز خداوند قادر مطلق از هیچ‌کس کمک نمی‌خواهند.»

استاد حکیم می‌فرماید:
«آنجا که معرفت و نور الهی بدرخشد، جهل و تاریکیِ شیطانی، راهی ندارد.»

استاد محمدرضا یحیایی

بخشی از کتاب داستان های ذن جامع
اشتراک گذاری این مطلب:

دیدگاهتان را بنویسید