جاودانگی + پادکست
شور بختانه بسیاری واژه ی “جاودانگی” را توهّم زده اند و به این توهّم دلخوش اند. بی آنکه بدانند مفهوم جاودانگی چیست و به چه
شور بختانه بسیاری واژه ی “جاودانگی” را توهّم زده اند و به این توهّم دلخوش اند. بی آنکه بدانند مفهوم جاودانگی چیست و به چه
اهل معرفت می گویند؛ “جهنم عَرَضی است”. راست می گویند، جهنم به خودی خود اصالت ندارد. وجودِ عَرَضی، وجودی است که وابسته به غیر است.
استادی بود، که سکوت، درس میداد. خاموشی را. و این سخت ترین کلاسی بود که به عمرم دیده بودم. کلاس او در صحرا بود و
هر کس دیگری جز خودت باشی ضرر کردهای. خدا میخواهد خودت باشی نه کس دیگر. تو وقتی خودت باشی به خالقت احترام گذاشتهای و اینگونه
قربانی را قُربِ آنی گفته اند. چه تعبیر لطیفی. درست است، با قربانی، به آنی نزدیک میشوی. نزدِ “یک” میشوی. میرسی. واصل میشوی. قربانی، یک
بدنبال معنای “ها هو” نباش. در هیچ قاموسی آن را نمی یابی. تو خود آن را می شناسی، با آن زندگی می کنی، آن نَفَسِ
قدرت یأس بیش از قدرت امید است. غیرقابل قیاس است. فریب امید را نخور. امید، نسیه است و یأس، نقد. گُلِ امید، پلاستیکی است. تصنعی
آیا”غربت” را می شناسی؟! از چیستی و چرایی اش باخبری؟! آیا بر روی غربت، مراقبه کرده ای؟! به کُنه اش رفته ای؟! آن را کالبدشکافی
اگر در کار خویش ماندهای، اگر در بحران گرفتار آمدهای، اگر هیچ راهی برایت گشوده نیست با اسم جلالۀ “فتاح” پیمان ببند؛ گشاینده اوست. و
ما همه با دروغ خود را به جایی میرسانیم. با دروغ رفیقیم. با دروغ دلخوشیم. و با دروغ اینسو و آنسو میرویم. نگاهمان به جهان