رها از وسوسهٔ قدرت
قدرت جز در دستان “حق” در دست هر کس دیگری که باشد مخرب و جهنمساز است. از قدرتطلبی بپرهیز و وسوسهٔ داشتنش را بدور بینداز
قدرت جز در دستان “حق” در دست هر کس دیگری که باشد مخرب و جهنمساز است. از قدرتطلبی بپرهیز و وسوسهٔ داشتنش را بدور بینداز
خداوند جان سالکانِ تسلیم را میگیرد، به آن نیرو میدهد و آرامشاش میبخشد. سپس جانهایشان را به خودشان باز میگرداند. زیرا کَرَم خداوند چیزی را
در این هستی چرخها و چرخهها فراواناند. چرخهٔ مرگ و زندگی، چرخهٔ بروج و افلاک، چرخهٔ شکست و پیروزی، چرخهٔ اِدبار و اقبال، چرخهٔ بیماری
ما همچون ذرهای دانستنی هستیم که همواره در تماس با اقیانوسی از ندانستهها قرار داریم. ندانستهها همان ناشناختهها هستند که از هر سو ما را
“مشاهده” به ما میگوید که ما دو بار متولد میشویم؛ یکی تولد جسمانی و دومی تولد بیداری. دو بار هم میمیریم؛ یکی با مرگ جسمانی
کپیبرداری از روی چیزی که خود کپی است چه ارزشی دارد؟! برای انسان واقعی شدن باید نسخهٔ اصلی را دریافت. باید شجاعت کنار زدن همهٔ
جنون و نبوغ همسایگان دیوار به دیوارند. فاصلهٔ ایندو گاه از یک تار مو هم کمتر است. گاه لحظهای در نبوغ هستی و آنی بعد
۳۲۱- “فَوَیلٌ لِلمُصَلِّینَ”(پس وای بر نمازگزاران!) چرا وای بر نمازگزاران؟! چرا وای بر بی نمازان نباشد؟! زیرا این نمازگزاران به مراتب خطرناکتر از بی نمازانند. و
پرسش 270: درود بر استاد فرزانه، روز زیبایتان بخیر و شادی من یکسری از کتابهایتان را خریداری کردم، و اولین کتاب از سری کتابهایتان رو