این هستیِ شگفتانگیز نوعی از ریاضیات دارد که با ریاضیات عادی و متداول متفاوت است. در ریاضیات متداول اگر تو دو سیب از درختی که ده سیب دارد برداری، از سیبهای آن درخت کم میشود. اگر ده هزار تومن از صد هزار تومان پولت را خرج کنی، از اصل پولت کم شده است و باقیمانده دگر به اندازهٔ اول نیست. این نوعی از ریاضیات عادی و پذیرفته شده است که متأسفانه اکثر ذهنها نیز توسط آن شرطی شده و آن را در همه عوالم کاربردی و قابل اعتنا میدانند. حال آنکه باید گفت این نوع از ریاضیات در قلمروهای دیگر حیات کاربردی ندارد. جریان حیات و آگاهی خود برخوردار از ریاضیاتی برتر است که متأسفانه اکثراً از آن غافلاند. در هستی چیزهایی است که هر چه از آن برداری کم نمیشود. هر چه از آن عطا کنی کم نمیشود بلکه حتی گاه زیادتر میگردد. بگذار چند مثال بزنم؛ آیا اگر مادری عشق را به فرزندش تقدیم کند از عشق مادر کم میشود؟! آیا اگر خداوند از نور خود به ما عطا کند تا با آن ببینیم و “یَنظُرُ بِنُورِالله” محقق شود، از نور خدا کم میشود؟!
در ریاضیات عادی و متداول گویند اگر یک کل را به چندین جزء تقسیم کنیم و سپس آن اجزاء را جمع کنیم، دوباره عین آن کل را تشکیل دادهایم. مثلا اگر یک جعبه حاوی صد عدد گردو را به ده قسمت مساوی تقسیم کنیم و سپس دوباره همهٔ آن گردوها را در جعبه بریزیم دقیقاً دوباره صد گردو خواهیم داشت نه یکی کمتر و نه یکی بیشتر. حال آنکه در ریاضیات حیات برتر، گاه اجزاء یک کل، چیزی بیشتر از خود آن کل به ظهور میرسانند! به طور مثال؛ شاعری که با صد واژه، شعری حکیمانه میسراید، او چیزی فراتر و بیشتر از معانی تک تک آن صد واژه ارائه میدهد. هر کدام از آن واژهها را تو میتوانی معانیشان را در کتب لغت پیدا کنی، اما معنا و مفهومی که ترکیبشان در آن شعر ارائه شده چیزی فراتر و زیادتر از معانی آن صد واژه است. ای دوست، در ریاضیات حیات دو بعلاوه دو همیشه چهار نمیشود. این نوع از ریاضیات حکایتی دیگر دارد. در این ریاضیات است که چون انفاق کنی، بیشتر بدست میآوری. چون آگاه کنی، آگاهتر شوی. و هر چه عشق و محبت تقدیم کنی، از عشق و محبت بیشتری پُر گردی.
مسعود ریاعی
آوا: سارا
این پست دارای یک نظر است
سپاس .فوق العاده بود 🙏🏻🌷🌷🌷🦋